فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

از این به بعد هرشب 3 تا کلمه که برای آیلتس لازمه بدونید رو همراه با مترادفش میذارم . اگه خواستین یادداشت کنید که در آخر یه مجموعه داشته باشین :

سری 1 کلمه های آیلتس :

EVIDENT :easily seen or understood -
Syn : obvious; apparent; clear
مشهود ، بدیهی

EXHIBIT : make visible -
Syn : display; show

نمایان کردن ، نشان دادن

BULK : main part -
Syn : majority; mass

قسمت عمده


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 17 دی 1392برچسب:فارغ التحصيلان مترجمي زبان انگليسي86 ,kalamollah , سری 1 کلمه های آیلتس, | 9:17 | نویسنده : Kalamollah |

اصطلاح امروز (get a room) هست

حتما خیلیاتون تو بعضی جمع ها یا مکانهای عمومی دیدید که دو نفر با هم خیلی صمیمی شدند و گاهی هم که دیگه آدم رو خجالت زده می کنن
اینجور مواقع هست که باید این اصطلاح رو به کار ببرید (get a room)

"Commanding a couple to stop displaying affection in public"
یعنی اینجا خونواده نشسته، بچه نشسته، خجالت بکشید، پاشید برید یه جای دیگه

مثال :
Hey, you guys, get a room! Are you making out or watching this movie?go do that in private


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 13 دی 1392برچسب:فارغ التحصيلان مترجمي زبان انگليسي86 ,kalamollah , get a room, | 13:2 | نویسنده : Kalamollah |

وقتی با دوستات میخوای گپ بزنی و حال و احوالی بپرسی این پست زیر رو بخون

How you doin' bro?
چطوری داداش؟

I haven't seen you in forever!
مدت هاست که ندیدمت .( نیستی کم پیدایی ؟ )

Yeah it's been a while.
اره خیلی وقته .

It's great to see you man.
خیلی خوشحالم که میبینمت پسر .

I'm starving, let's grab a bite to eat.
دارم ازگشنگی می میرم، بریم یه چیزی بخوریم

There's a burger spot nearby.
یه همبرگر فروشی این نزدیکی هاس .

They've got beer on tap too.
ابجوی بشکه ای هم دارن . ( استخفورالا )

Nice, I could have a beer.
چه خوب، من یه ابجو می خوام .

How are you doing
چطوری؟ چه کار می کنی؟)برای خوش امد گفتن استفاده می شود. وقتی می خواهید از یک دوست قدیمی که مدتهاست او را ندیده اید احوال پرسی کنید

So how have you been man?
خوب احوالت چطور بوده رفیق؟

What's been going on?
چه خبرها بوده است؟

I've been pretty good.
حالم نسبتا خوب بوده .

You know, same old same old.
خودت می دونی، مثل همیشه همون خبرای قدیمی .

How 'bout you dude?
خودت چطوری رفیق

How's everything going?
همه چیز خوب پیش میره؟

I've been great, man!
من عالی بوده ام، مرد ! ( خوبم حاجی ، خوبم داداش )

Can't complain, you know.
می دونی، شکایتی ندارم ، ( خوبم )
.
Hey babe, how are you?
سلام عزیزم، چطوری؟

I haven't seen you in so long!
خیلی وقته ندیدمت .

I know, it's been like years!
می دونم، انگار سال هاست .

It's so good to see you!
خوشحالم می بینمت !

Hey are you thirsty at all?
تشنه مشنه که نیستی ؟

I feel like getting a Starlux or something.
هوس یك استارلوكس یا چیزی برای نوشیدن كردم .

Good idea, let's get a coffee and catch up!
فکر خوبیه، بریم یه قهوه بگیریم و گپی بزنیم !
( آی گفتی ....... )

So what have you been up to?
خوب به چه كاری مشغول بوده ا ی؟

Nothing really, just working.
کار خاصی نمی کردم، فقط کار می کردم .

Is that still going well?
هنوز همه چیزبه خوبی پیش میره؟

It's up and down, but most days it's great!
بالا پایین داره، ولی بیشتر روزا عالیه


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 13 دی 1392برچسب:فارغ التحصيلان مترجمي زبان انگليسي86 ,kalamollah , گپ و حال و احوالی دوستانه, | 12:57 | نویسنده : Kalamollah |

♪ All people ♪

♪ That on Earth do dwell ♪

♪ Sing to the Lord ♪

♪ With cheerful voice ♪

♪ Him serve with fear ♪

♪ His praise forth tell ♪

♪ Come ye before Him ♪

♪ And rejoice ♪

♪ The Lord ♪

♪ Ye know, is God ♪

♪ Indeed ♪

♪ Without our aid ♪

♪ He did us make ♪

♪ We are His folk ♪

♪ He doth us feed ♪

♪ And for His sheep ♪

♪ He doth us ♪

♪ Take ♪

♪ The Lord, ye know ♪

♪ Is God indeed ♪

♪ His mercy is ♪

♪ For ever sure ♪

♪ We are his folk ♪

♪ He doth us feed ♪

♪ To Father, Son ♪

♪ And Holy Ghost ♪

♪ The God Whom Heaven ♪

♪ And Earth adore ♪

♪ From men and from ♪

♪ The angel host ♪

♪ Be praise ♪

♪ And glory ♪

♪ Evermore. ♪

♪ Amen. ♪

 


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 13 دی 1392برچسب:, | 12:53 | نویسنده : Kalamollah |

چیزی که میخوام تو این پست واستون بزارم، این واژه هست "Peekaboo" که خیلی از شماها اینکارو انجام دادید ، در واقع همون "دااااالی" خودمونه

Peekaboo: a game you play to assume young children, in which you hide your face & then show it again, or the word you say

 


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 13 دی 1392برچسب:فارغ التحصيلان مترجمي زبان انگليسي86 ,kalamollah ,Peekaboo, | 12:52 | نویسنده : Kalamollah |

He is a prime suspect.او مظنون شماره 1 است

Please step aside.لطفا کنار بایستید

Your credential have been revoked.مدارک شما باطل شده است

I have done nothing reckless.من هیچ گستاخی نکرده ام

Better not be screwing with me .بهتر است برای من بازی در نیاری

Spring to mind.به ذهن کسی خطور کردن

Lucky you. خوش به حال تو

 


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 13 دی 1392برچسب:فارغ التحصيلان مترجمي زبان انگليسي86 ,kalamollah , | 12:47 | نویسنده : Kalamollah |

برای مثال زدن کجا از such as و کجا از Like استفاده می کنیم؟
────────────────────
Such as
جاهايي كه مورد مثال از جنس خود اون چيز باشه از such as
مثال:
At the zoo I saw animals such as lions and elephants
در باغ وحش؛ من حيواناتي ديدم مثل شيرها و فيلها
────────────────────
Like
جايي كه مثال شبيه/استعار/ اون چيزي كه ميخوايم باشه از like
مثال:
He runs like a rabbit
او مثل خرگوش ميدود


برچسب‌ها:

"chick" یعنی جوجه ی مرغ یا جوجه ی هر پرنده ی دیگه ! ولی در زبان عامیانه این اصطلاح یعنی "دختر جوان" مخصوصا دختر جوان خوشگل ! پس chick یعنی دخی دختر جوان خوشگل، البته یادتون باشه که آقایون بین خودشون این اصطلاح رو به کار می برن

مثال: Look at that chick ! She's nice

 


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 13 دی 1392برچسب:فارغ التحصيلان مترجمي زبان انگليسي86 ,kalamollah, chick, | 12:43 | نویسنده : Kalamollah |

برای ترجمه ی مناسب متون، در نظر داشته باشید که برای هر واژه در زبان مبدا، بیش از یک واژه ی معادل در زبان مقصد وجود دارد، که مترجم باید هر یک از آنها را در جای مناسب به کار گیرد، به نمونه های زیر توجه کنید:
برابرهاي فارسي براي Tell : گفتن، بيان كردن، (از هم) تشخيص دادن، تمييز دادن، فهميدن، دانستن، تاثير گذاشتن، موثر واقع شدن، چغلي كردن، فاش كردن


برابرهاي فارسي براي Take over : تصرف كردن، غلبه كردن، چيره شدن، افزون شدن، زياد شدن، سوار شدن

برابرهاي فارسي براي Use : استفاده كردن، به كار بردن، به كار گرفتن، مصرف كردن

برابرهاي فارسي براي Weigh : وزن كردن، كشيدن، وزن داشتن، گنجايش داشتن، گرفتن، سبك و سنگين كردن، سنجيدن، موثر واقع شدن، اهميت داشتن، سنگيني كردن


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 13 دی 1392برچسب:فارغ التحصيلان مترجمي زبان انگليسي86 ,kalamollah , نكاتي در مورد ترجمه مناسب , | 12:41 | نویسنده : Kalamollah |

ایشالا که همتون تو امتحانا اینو بگین :

I aced the test

امتحان رو عالی دادم

 


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 13 دی 1392برچسب:فارغ التحصيلان مترجمي زبان انگليسي86 ,kalamollah , I aced the test , | 12:33 | نویسنده : Kalamollah |
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • مهندس احمدی