فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

Lay a finger on somebody

دست روی کسی بلند کردن


Don't lay a
finger on me . or I'll call the police

 


برچسب‌ها:


nature calls / nature's call

باید برم WC

Hey ! Hurry up -

nature calls . I'll be right back


برچسب‌ها:

long face
قیافه ی ناراحت و غمگین


?why you've got such a long face-
چرا قیافت اینقدر تو همه . چرا اینقدر ناراحتی !

?why long face -
حالا چرا اینقدر ناراحت ؟


برچسب‌ها:

Black sheep

مایه ی ننگ


مثلاً وقتی قرار میذاریم نریم کلاس که کلاس کنسل بشه ، اون دسته از دانشجویان محترمی که پا میشن میرن و کلاس رو تشکیل میدن و باعث میشن ما غیبت بخوریم میشن Black sheep جامعه ی دانشجویی

 


برچسب‌ها:

اگه گفتین سرعت گیر چی میشه ؟؟؟


sleeping policeman


خودم تازه فهمیدم خنده


البته فقط این کلمه نیستا . میدونم . ولی من اینو تازه یاد گرفتم گفتم به شما هم بگم

 


برچسب‌ها:

هر موقع دیرتون شده بود و عجله داشتین میتونید به راننده بگید

I'm late , step on it .

.دیرم شده ، گازشو بگیر


برچسب‌ها:

چندتا اصطلاح مطبوعاتی دیگه :

رژیم دست نشانده : puppet regime -

جناح چپ :left wing-

غلبه کردن ، مسلط شدن :take over-

شورای تشخیص مصلحت :Expediency council-

شورای اجرایی :Executive council-

اختلاس :embezzlement-

نسل کشی :genocide-

*توجه کنید که cide یا icide یعنی کشتن،نابود کردن . مثل همین genocide .
مثل suicide ( خودکشی ) , insecticide (حشره کش ) , herbicide (علف کش )

مثلاً من خاصیت adminicide دارم .یعنی 2 تا ادمین ِ دیگه رو کشتم


برچسب‌ها:

بازم چندتا اصطلاح قانونی - سیاسی :

وکیل خواسته Attorney -

بدون حق الوکاله، تسخیری Pro bono-

سلاح قتاله، آلت قتل Murder weapon-

اتهام، تهمت Accusation-

شهادت دادن، گواهی دادن Testify-

شاهد عینی Eye witness -

زورگیری اتوموبیل، زورگیر اتوموبیل Carjacking, carjacker-

نیروی ویژه Special forces-

شنود Wiretap , Phonetap -

به دردتون میخوره ؟ خوشتون میاد اصلاً از اینا ؟؟


برچسب‌ها:

تفاوت بین at the end و in the end رو میدونید ؟؟

وقتی از in the end استفاده میکنیم ، میخوایم این حس رو توی طرف مقابلمون بوجود بیاریم که بعد از یه مدت و یه سری event ، بالاخره این اتفاق افتاد .
* حواستون باشه که بعدش از of استفاده نکنید .

.In the end, the little boy runs away-
( این حس رو به ما میده که بعد از یه مدتی تونسته فرار کنه )

ولی at the end به یک لحظه ی خاص و به نقطه ی پایان یک چیز اشاره داره. یعنی فقط یک event .
*بعد از at the end از of استفاده میشه .

.At the end of the third day, the little boy ran away-

(حس خاصی نسبت به زمانش به ما نمیده . فقط به پایان روز سوم اشاره میکنه. نه به یه سری اتفاقات یا یه مدت )

خودتون جمله ها رو بخونید .حتی اگر تفاوتشم ندونید ، از روی حستون میتونید بفهمید فرق میکنن . چه برسه شما که استاد هستید


برچسب‌ها:

Easy is to dream every night
Difficult is to fight for a dream
خوابیدن در هر شب آسان است
ولی مبارزه با آن مشکل است

Easy is to show victory
Difficult is to assume defeat with dignity
نشان دادن یپروزی آسان است
قبول کردن شکست مشکل است

Easy is to admire a full moon
Difficult to see the other side
حظ کردن از یک ماه کامل آسان است
ولی دیدن طرف دیگر آن مشکل است

Easy is to stumble with a stone
Difficult is to get up
زمین خوردن با یک سنگ آسان است
ولی بلند شدن مشکل است

Easy is to enjoy life every day
Difficult to give its real value
لذت بردن از زندگی آسان است
ولی ارزش واقعی دادن به آن مشکل است

Easy is to promise something to someone
Difficult is to fulfill that promise
قول دادن بعضی چیز ها به بعضی افراد آسان است
ولی وفای به عهد مشکل است

Easy is to say we love
Difficult is to show it every day
گفتن اینکه ما عاشقیم آسان است
ولی نشان دادن مداوم آن مشکل است

Easy is to criticize others
Difficult is to improve oneself
انتقاد از دیگران آسان است.
ولی خودسازی مشکل است.

Easy is to make mistakes
Difficult is to learn from them
ایراد گیری از دیگران آسان است
عبرت گرفتن از آنها مشکل است

Easy is to weep for a lost love
Difficult is to take care of it so not to lose it
گریه کردن برای یک عشق دیرینه آسان است
ولی تلاش برای از دست نرفتن آن مشکل است

Easy is to think about improving
Difficult is to stop thinking it and put it into action
فکر کردن برای پیشرفت آسان است
متوقف کردن فکر و رویا و عمل به آن مشکل است

Easy is to think bad of others
Difficult is to give them the benefit of the doubt
فکر بد کردن در مورد دیگران آسان است
رها ساختن آنها از شک و دودلی مشکل است

Easy is to receive
Difficult is to give
دریافت کردن آسان است
اهدا کردن مشکل است

Easy to read this
Difficult to follow
خوندن این متن آسان است
ولی پیگیری آن مشکل است

Easy is keep the friendship with words
Difficult is to keep it with meanings
حفظ دوستی با کلمات آسان است
حفظ آن با مفهوم کلمات مشکل است


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 4 آذر 1392برچسب:انگليسي-جملات کاربردی زبان انگلیسی, | 10:25 | نویسنده : Kalamollah |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • مهندس احمدی