مثلاً این خره . شایدم الاغ . ( هنوز فرقشونو نمیدونم |: )
حالا اصطلاح چیه ؟ :
Donkey's years
مدت خیلییییییییی طولانی . ( دقیقاً به همین صورت خیلییییی )
Tom's had these shoes for donkey's years -
تام خیلییی وقته این کفش ها رو داره .( یه عمره اینا رو داره )
برچسبها:
دو کلمه ی in time و on time رو بیشتر شما به معنی “سر موقع “می شناسین که همین طور هم هست. اما با این تفاوت که on time به حالتی گفته میشه که مثلا شما ساعت ۱۰ با کسی قرار داشته باشین ، اگه شما بتونین دقیقا راس ساعت ۱۰ نه زودتر و نه دیرتر سر قرار باشین ، پس شما on time یعنی به موقع سر قرار بودین.
در مورد in time هم اینکه اگه شما ساعت ۱۰ قرار دارین و بتونین کمی زودتر از ساعت مقرر سر قرار حاضر شین اون موقع شما in time سر قرار بودین.
برچسبها:
دیدین خودمون خیلی توی صحبت هامون میگیم که اگر فلان کار رو کردی ، اگر فلان حرف رو زدی، یعنی کشتمت.
حالا این میشه :
Dead meat
! If you tell Daddy that I failed maths , you'll be dead meat
( این مثال هم از longman dictionary of contemporary نوشته شده )
برچسبها:
Lay a finger on somebody
دست روی کسی بلند کردن
Don't lay a finger on me . or I'll call the police
برچسبها:
nature calls / nature's call
باید برم WC
Hey ! Hurry up -
nature calls . I'll be right back
برچسبها:
long face
قیافه ی ناراحت و غمگین
?why you've got such a long face-
چرا قیافت اینقدر تو همه . چرا اینقدر ناراحتی !
?why long face -
حالا چرا اینقدر ناراحت ؟
برچسبها:
Black sheep
مایه ی ننگ
مثلاً وقتی قرار میذاریم نریم کلاس که کلاس کنسل بشه ، اون دسته از دانشجویان محترمی که پا میشن میرن و کلاس رو تشکیل میدن و باعث میشن ما غیبت بخوریم میشن Black sheep جامعه ی دانشجویی
برچسبها:
اگه گفتین سرعت گیر چی میشه ؟؟؟
sleeping policeman
خودم تازه فهمیدم
البته فقط این کلمه نیستا . میدونم . ولی من اینو تازه یاد گرفتم گفتم به شما هم بگم
برچسبها:
هر موقع دیرتون شده بود و عجله داشتین میتونید به راننده بگید
I'm late , step on it .
.دیرم شده ، گازشو بگیر
برچسبها:
چندتا اصطلاح مطبوعاتی دیگه :
رژیم دست نشانده : puppet regime -
جناح چپ :left wing-
غلبه کردن ، مسلط شدن :take over-
شورای تشخیص مصلحت :Expediency council-
شورای اجرایی :Executive council-
اختلاس :embezzlement-
نسل کشی :genocide-
*توجه کنید که cide یا icide یعنی کشتن،نابود کردن . مثل همین genocide .
مثل suicide ( خودکشی ) , insecticide (حشره کش ) , herbicide (علف کش )
مثلاً من خاصیت adminicide دارم .یعنی 2 تا ادمین ِ دیگه رو کشتم
برچسبها: